من برگشتم
سلام دوستان
من یک سایت پادکست راهاندازی کردم که قصد دارم نسخههای صوتی شعرهام رو توش قرار بدم.
فعلا با شعر روادید شروع کردم: به آن بدی که به نظر میرسد نیست...هم میشه آنلاین بهش گوش کرد و هم میشه دانلودش کرد. امیدوارم که همچنان به من لطف داشته باشید و بهم سر بزنید البته در آدرس جدید:
http://alirezapoetry.podomatic.com
به زودی این وبلاگ رو میبندم.
ممنون از محبتهای شما
ارادتمند
علیرضا
برای دوستان خوبم که سراغ این وبلاگ و شعرها را میگیرند
شعرها زیاد شده بودند و ویرایش آنها در وبلاگ از من وقت زیادی میگرفت
نمیتوانستم خودم را راضی کنم و آنها را بدون ویرایش در این وبلاگ رها کنم
چارهای نداشتم بهجز حذف کردنشان و همچنین صرف نظر کردن از یادداشتهای شما دوستان عزیزم
فقط چند شعر را باقی گذاشتم تا دوستانی که به این وبلاگ سر میزنند با خواندشان از من یاد کنند
من از راهنماییها و ابراز محبتهای شما دوستان عزیزم بهرههای بسیار بردم
امیدوارم که به زودی و به شیوهای دیگر بازهم از خوانش شما بهرهمند شوم
یادداشتهای شما از طریق این وبلاگ همچنان به دست من میرسد
دوست شما
علیرضا
90/6/1
از همه دوستان عزیزم که به این وبلاگ سر میزدند ممنونم
ما رفتیم ولی راضی به شکستن دل شما نیستیم
برمیگردیم
فعلا خجالت نمیکشم
پس نیستم
ارادتمند
علیرضا
90/3/27
خانواده دکتر ارنست
این خانه
چقدر
خیابان است
از دستش که بدهی
دلت
برای سقفی که نداشتی
تنگ
نمیشود
مگراینکه یادی
پینوکیویی
سندبادی
گل سر فلونه هم
قشنگ بود
من اما
مقنعه خواهرم را
بهیاد میآورم
واقعیت این است
که دکتر ارنست
برای آدم
خانواده نمیشود
11 آبان 89
اشتراک در:
پستها (Atom)